| سخن انتظار |
بسمه تعالي
السلام عليك يا اباصالح المهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
بر چهره پرزنور مهدي صلوات
برجان و دلِ صبور مهدي صلوات
تا امر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدي صلوات
الّلهم عجّل لوليك الفرج
آقا بيا كه ساحل چشمم پر از غم است اين جمعه هم بدون شما غرق ماتم است
الّلهم عجّل لوليك الفرج
آقا دوستت دارم، از قلب بيان دارم
گر نمي بينمت ، از دور سلام دارم
در انتظار روئيت جمالت همواره بي قرارم
الّلهم عجّل لوليك الفرج
انتظارش، انتظارم پير كرد
آنكه مي خواهد بيايد دير كرد
تا به كي در انتظارش ديده بر در دوختن؟
آمدن ، رفتن ، نديدن ، سوختن
الّلهم عجّل لوليك الفرج
اي آشناي غربت جمعه ظهور كن
يك مرتبه زكوچه ماهم عبور كن
حك شد روي بال قنوت نمازمان
اين خواهش قديمي، آقا ظهور كن
الّلهم عجّل لوليك الفرج
بلبلان از بوي گل مستند و ما از روي دوست ديگران از ساغر و ساقي و ما از جام دوست
الّلهم عجّل لوليك الفرج
دلم هواي تو كرده ، هواي آمدنت
صداي بال تو آقا، صداي آمدنت
بهار با تو بيايد به خانه دل ما
سري بزن به خانه ما ، صفاي آمدنت
الّلهم عجّل لوليك الفرج
چقدر وعده وصل تو را به دل بدهم
چقدر جمعه بخوانم دعاي آمدنت
نيامدي دلم را شكستي آقا مولا
چه نقل ها كه نكردم براي آمدنت
بازم دعاي ندبه، هق هق گريه هاي من
بسته به نيم نگاه تو، اجابت دعاي من
الّلهم عجّل لوليك الفرج
كاش مهدي به جهان چهره هويدا مي كرد گره از مشكل پيچيده ما وا مي كرد
الّلهم عجّل لوليك الفرج
عشق يعني چشم بر در دوختن
عشق يعني در فراغش سوختن
عشق يعني زندگي ، يعني بهار
عشق يعني انتظار و انتظار
الّلهم عجّل لوليك الفرج
اگر دورم زديدار دليلش بي وفائي نيست وفا آن است كه نامت را هميشه بر زبان دارم
الّلهم عجّل لوليك الفرج
دوباره جمعه و صد بي قراري
دوباره جمعه و چشم انتظاري
تمام جمعه ها را مي شمارم
كه كي بر روي چشمم پا گذاري
الّلهم عجّل لوليك الفرج
آقاجان! اگر تو آمدي من رفته بودم
اسير سال و ماه و هفته بودم
دعايم كن دوباره جان بگيرم
بيايم در حضور تو بميرم
الّلهم عجّل لوليك الفرج
همه در حسرت يك پروازند
ولي من به پرواز نمي انديشم
مي انديشم به تو كه زيباتر از هر پروازي
الّلهم عجّل لوليك الفرج
ما منتظر صبح شب يلدائيم
آماده براي فرج فردائيم
روزي كه عزيز فاطمه مي آيد
با خامنه اي به كربلا مي آئيم
الّلهم عجّل لوليك الفرج
صحبتي شد كه خدا باب نجاتي بفرست
تلخي ذائقه را شاخه نباتي بفرست
از چه نشستي خاموش ، بهر تعجيل در ظهورش صلواتي بفرست
الّلهم عجّل لوليك الفرج
امروز گل و آئيه و دل بيدارند
انگار همه منتظر ديدارند
الّلهم عجّل لوليك الفرج
از آينه هاي مهربان مي پرسم آيا خبري ز يوسف ما دارند
الّلهم عجّل لوليك الفرج
اي يار دور از ديده
جانم به لب رسيده
آقا به جان زهرا
ديگر بس است باز آ
الّلهم عجّل لوليك الفرج
گر نيايي تا قيامت انتظارت مي كشم
منت عشق از نگاهت مي كشم
ناز چندين ساله را با جان و دل
تا نفس باقي است انتظارت مي كشم
الّلهم عجّل لوليك الفرج
آن سفر كرده كه صدقافله دل همره اوست هركجا هست خدايا به سلامت دارش
الّلهم عجّل لوليك الفرج
شعبان شد و پيك عشق از راه آمد
عطر نفس بقيه الله آمد
با جلوه سجاد (ع) و ابوالفقضل (ع) و حسين(ع)
يك ماه و سه خورشيد در اين ماه آمد
با ياد مهدي (عج) نوروز را به اميد بهار ظهورش آغاز مي كنيم
هشتم ربيع الاول طلوع كبريايي حضرت ولي عصر(عج) بر عاشقان ولايت مبارك باد .
براي تعجيل در ظهورش صلوات
آثار تربيتي انتظار بر فرد، خانواده و جامعه
امام صادق عليه السلام مي فرمايند: آيا دين چيزي جز دوستي و دشمني است؟ تمام دين
اسلام در دو جمله خلاصه مي شود. دوستي با دوستان خدا و دشمني با دشمنان خدا. و بهعبارت ديگر دين يعني تولي و تبري.
حال سئوالي كه مطرح مي گردد اين است كه: ولايت ائمه عليهم السلام و بألاخص مسئله انتظار چه آثار تربيتي بر فرد و خانواده و جامعه دارد. آثار ولايت و انتظار را ميتوان به شرح ذيل بيان نمود:
1- آثار فردي انتظار
انساني كه منتظر امام زمان عليه السلام است اگر در بيابان بي آب و علف تنها و بيكس باشد رو به قبله ايستاده، دو ركعت نماز خوانده و با گفتن «السلام عليك يااباصالح المهدي أدركني»، متوسل به امام زمان عليه السلام شده و امام زمان عليهالسلام نيز كمكش مي نمايند.
ارتباط با امام زمان عليه السلام به همين راحتي است. حال كسي كه مرتبط با امامزمان عليه السلام است از حيث رواني هيچ مشكلي نخواهد داشت. در تنهايي ها مونس داردو در مشكلات دادرس و فريادرسي چون امام زمان عليه السلام.
امام صادق عليه السلام در روايتي فرمودند: امام زمان عليه السلام در دوران غيبت رأفت شديدي نسبت به شيعيان دارند. و اگر كسي امام زمان عليه السلام را با لقب قائم صدا بزند، امام زمان عليه السلام در هر جاي دنيا كه باشند به او توجه مي نمايند. لذا وقتي با لفظ قائم با امام زمان عليه السلام ارتباط برقرار مي كنيد چون امامعليه السلام توجه مي نمايند، به احترام امام زمان عليه السلام حتما بايستيد.
سيدابوالحسن اصفهاني نقل مي كند: اوائل طلبگي پدرم به حجره ام آمد. در حجره نهچراغي داشتم نه فرشي و نه غذايي. پدرم ناراحت شده بود، شروع كرد به صحبت كردن وسرزنش كردن كه پسرم نگفتم طلبه نشو، طلبگي مشكل دارد. اين چه وضع زندگي است. نهحجره اي، نه چراغي، نه فرشي و لحافي، نه غذايي و…من خيلي ناراحت شدم، بلند شدم روبه قبله ايستادم و گفتم: السلام عليك يا اباصالح المهدي، آقا اگر شما آقاي ما هستيدعنايتي كنيد. در همين لحظه خادم مرا صدا زد: آقا سيدابوالحسن آقايي دم درب مدرسه باشما كار دارد. رفتم ديدم سيد بزرگواري است، نوراني و جذاب. پنج قران كف دستم گذاشتو فرمود: اين پنج قران را بگير، شمعي هم گوشه حجره است، آن را بردار روشن كن و لبطاقچه بگذار. ضمنا شما آقا داريد و به فكر شما هم هست. وقتي آمدم حجره و قضيه رابراي پدرم تعريف كردم، تازه فهميدم كه آقا چه كسي بوده، شروع كرديم به گريه كردن.
قضيه ديگري هم نقل گرديده است. راننده اي نقل مي كند در بيابان طوفان شد، جادهبسته شد و ماشين هم خراب شد. هرچه استارت زدم روشن نشد. نااميد شده و در آن حاليقين كردم كه در بيابان خواهم مرد. متوسل به امام زمان عليه السلام شدم كه آقا اگرمرا نجات بدهي قول مي دهم نمازهايم را اول وقت بخوانم. در همين لحظه آقايي را كنارماشين ديدم. فرمود: چرا روشن نمي كني؟ گفتم خراب است. فرمود: آچار را به من بده،كاپوت را هم بالا بزن. گفتم: اي بابا، من هركار كردم روشن نشد. دوباره جمله خود راتكرار كرد. من هم آچار را دادم و كاپوت را بالا زدم. با آچار به ماشين زد و گفت: استارت بزن. استارت زدم و روشن شد. گفتم: آقا دست شما درد نكند. زندگي مرا نجات داديد. هرچه بخواهيد به شما مي دهم. گفت: فقط به قولي كه به من دادي عمل كن. وناگهان ديدم نيست. آن وقت فهميدم كه ايشان چه كسي بوده است.
انساني كه در زندگي داراي چنين پدر مهرباني است (همانگونه كه در روايات داريم،امام پدر مهربان و برادر شفيق است). ديگر استرس و نگراني و اضطراب چه معنايي دارد؟يكي از بزرگان نقل مي كرد: اگر مي خواهيد در آغوش امام زمان عليه السلام قراربگيريد، هيچ چيز از غير امام زمان عليه السلام نخواهيد. يعني هرچه مي خواهيد فقط ازامام زمان عليه السلام بخواهيد.
2- آثار خانوادگي انتظار
انسان در تكاپوي حيات، آرزومند زندگي زيبا با آرامش و در عين حال فعال و بانشاط است و تمام سعي و تلاش خود را معطوف همين هدف و مقصد نموده است. از سويي ديگر امواج نگرانيها، مشكلات، كمبودها گاهي انسان را در چالش قرار مي دهد، روح او را آزرده وعرصه را بر او تنگ مي نمايد. اما راه حل رسيدن به اين آرزو چيست؟ حال چگونه انسانمي تواند به بهشت خانواده برسد؟ چگونه با همسر خود رابطه برقرار نموده؛ چه اعماليباعث استحكام خانواده مي گردد؛ براي تربيت فرزندان خوب چه بايد كرد؟ توجه به نكاتروانشناسي و جامعه شناسي و…مفيداست ولي از نقش محبت و ولايت و انتظار نبايد غافلشد. به جرأت مي توان گفت نقش ولايت امام زمان عليه السلام در خوشبختي خانواده كمتراز نكات روانشناسي نبوده بلكه بيشتر است.
جواني محضر امام جواد عليه السلام مشرف شد. امام جواد عليه السلام به احترامايشان تمام قد بلند شدند و فرمودند: بيا كنار من بنشين. حاضران و آن جوان از اين همه احترام تعجب كردند. حضرت فرمودند: ديشب در حال رازو نياز با خدا بودم، ما را خوشحالكردي، برايت دعا كرديم. گفت: آقا من بيش از يك هفته است كه شما را زيارت نكرده ام. حضرت فرمودند: مگر نمي دانيد كه ما شما را مي بينيم و ادامه دادند: ديشب ديروقت بهخانه آمدي. خانمت غذايت را كنار گذاشته بود و خوابيده بود. شامت را خوردي و استراحتكردي. نصف شب از فرط تشنگي بيدار شدي. كوزه اي آب داخل حياط بود. به ذهنت رسيد كه خانمت را بيدار كني كه برايت آب بياورد. تا خواستي بيدارش كني يك لحظه با خودت گفتياگر من خسته ام، او هم خسته است و خودت رفتي آب آوردي. چون رعايت حال خانمت رانمودي ما را خوشحال كردي و ما برايت دعا كرديم.
انساني كه ولايت امام زمان عليه السلام را به دل دارد و امام زمان عليه السلامرا حاضر و ناظر بر اعمالش مي داند هيچ وقت به خانواده اش زور نمي گويد، بدرفتاري نمي كند. بلكه بدنبال جذب رضايت امام زمان عليه السلام است.
نكته مهم ديگري كه بسيار حائز اهميت است تربيت فرزند است. زيرا فرزند ميوه انسان و باقيات الصالحاتي است كه از خود برجاي مي گذارد. ولايت ائمه عليهم السلام وعنايات آن بزرگواران بالاخص امام عصر ارواحنافداه تأثير بسيار مهمي بر تربيت فرزنددارد. عامل مهم مسجدي شدن، شركت در مجالس سينه زني و نوحه و روضه خواني، دعاي ندبه،دعاي توسل و دعاي كميل عشق به ائمه و امام زمان عليهم السلام است. و از اين مجالس،شهداي انقلاب و جنگ ساخته مي شوند. علاوه بر اين لطف ائمه اگر شامل حال انسان شودخداوند فرزندان خوبي نصيب انسان مي نمايد.
استادي نقل مي كرد: پدربزرگ من هميشه در مسجد اذان مي گفت. حتي صبحها در زمستان در بالاي مناره مسجد اذان مي گفت. تا اينكه به بيماري صعب العلاج دچار شد و پزشكاناز درمانش مأيوس مي شوند. به حرم امام رضا عليه السلام پناهنده شده و محضر امام هشتم عليه السلام عرض حاجت مي كند. نقل مي كند: شبي در مشهد در عالم خواب ديدم درمسجد گوهرشاد هستم و شخصي بر بالاي منبر تدريس مي كند. سئوال كردم، گفتند: امام محمدباقر عليه السلام است. من پشت ستون نشستم كه مزاحم درس امام محمدباقر عليهالسلام نشوم. يكمرتبه امام باقر عليه السلام فرمودند: آقاي فلاني شما فلان دوا رابخور تا شفا پيدا كني. به شهر خود برگشتم. دوا را خريدم و چند وعده خوردم شفايافتم. و از عنايت امام باقرعليه السلام به ايشان در خواب، فرزنداني نصيبش شد كه عالم حوزه علميه شدند.
3- آثار اجتماعي انتظار
جامعه اسلامي جامعه اي است كه هركس به فكر خدمت به ديگران است. همه مي بخشند تابه ديگران نوائي برسد. جامعه اي است كه از درو ديوار آن صفا و محبت و ايثار ميبارد. و در اين جامعه كه جامعه انتظار و ولايت است هيچكس به ديگري ظلم يا خيانت نكرده و افراد مي توانند به همديگر اعتماد كنند. دانشگاهي كه همه افراد آن با امام زمان عليه السلام باشند كسي به كسي تعرض نكرده، علم ارزشمند است و همه در تكاپويعلمي هستند كه براي جامعه مفيد است. دكتري كه با امام زمان عليه السلام مرتبط است،زيرميزي نمي گيرد. مأموري كه مرتبط با مولاست، رشوه نمي گيرد، حق را ناحق نمي كند. تاجر و بازاري اهل خيانت نيست و جامعه، جامعه اي ايده آل و مدينه فاضله خواهدشد.
شخصي آرزوي ديدن امام زمان عليه السلام را داشت. توسل زياد كرد ولي موفق نشد. بهقلبش الهام شد كه امام زمان عليه السلام فلان روز در فلان جا در دكان قفل سازي است. وقت مقرر رفت و امام زمان عليه السلام را ديد كه با قفل ساز صحبت مي نمايد. سلامكرد. امام عليه السلام جواب سلام را دادند و فرمودند ساكت باش. در همين لحظه پيرزنيوارد دكان شد. به قفل ساز گفت، من نياز به 5/3 شاهي پول دارم و اين قفل كهنه را ميخواهم بفروشم و كسي به اين قيمت از من نمي خرد. مرد قفل ساز نگاهي به قفل كرد و گفتاين قفل هشت شاهي مي ارزد. اگر كليد براي آن بسازم ده شاهي مي ارزد. پيرزن گفت من5/3شاهي نياز دارم. قفل ساز گفت: من به هفت شاهي مي خرم. قفل را خريد و پيرزن رفت. سپس امام زمان عليه السلام فرمود: از اين قفل ساز ياد بگيريد. اين مرد با انصافياست. من هفته اي يك بار به ملاقاتش مي آيم. شما اعمالتان را درست كنيد من به ديدارشما مي آيم.
|
| 1395/03/12 |